آخرین خبرها
خانه >> شهد شعر >> قسم به عشق

قسم به عشق

ز عشق تو به دلم شور و حالتی برپاست
به هیچ گلشن و گلزار گلبنی چو تو نیست
خمید پشت من از بار هجر همچو کمان
نه چشم و زلف و لب و خنده تو دل ببرند
نمی‌توان که غم عشق از تو پنهان کرد
به سان باغ که از سرو یافت نام و قرار
شبی به شکوه گشودم زبان ز دوری تو
خط
ـاست گـر کـه سخـن از جفای تو گویند
قسم به عشق که جز عشق نیست در دل من
  نخورده می نبرد ره به نشئه‌ای که مراست
چنین گلی که تویی گلرخی شکفت کجاست
به هیچ قاعده جز دیدنت نگردد راست
خدای را که سراپای تو چو گل زیباست
به چشم مست تو عشق زلال ما پیداست
قرار و راحت من نیز زان قد و بالاست
هرآن‌چه رفت دعا بود و هر چه هست دعاست
به غی
ـر حسن ز تو هـر چه گفته‌اند خطاست
رهــا ز عشـق تـو گردم اگر نگـویم راست

۲۱/۱/۸۵

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.خانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

شما می‌توانید از این دستورات HTML استفاده کنید: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <strike> <strong>