سحاب رحمت چو آمدی ز ره آمد کنون بهار یقین بهار و باغ و می و ساغر و بنفشه و یاس گمان کنم ز نسیم سحر گذر کردی چو اشک قلب من از شوق دیدنت لرزد خجل ز روی تو شد ماه چهارده امشب ز چشم مست تو شد مست نرگس شهلا شدم اسیر به عشق تو در تمامی عمر نه، بلکه ... ادامه مطلب »